یک مدرس دانشگاه و فعال حوزه ارتباطات، با انتقاد از عملکرد رسانههای داخلی در پوشش خبری حادثه انفجار بندر شهید رجایی، معتقد است که همچنان یک سیستم منسجم و کارآمد برای مدیریت بحرانهای رسانهای در کشور وجود ندارد و رسانههای رسمی نتوانستهاند در جایگاه روایتگر اول ظاهر شوند.
حمید شکریخانقاه در گفتوگویی با اشاره به تجربیات تلخ بحرانهای گذشته نظیر پلاسکو و متروپل، در پاسخ به این سوال که آیا رسانههای ایران توانستهاند در حادثه اخیر بندرعباس، اصول روزنامهنگاری بحران را در سطح استاندارد به اجرا درآورند، اظهار داشت: «متاسفانه باز هم در مواجهه با بحران عقب ماندیم و دچار سکون شدیم. ما هنوز فاقد یک سیستم یکپارچه و سازمانیافته برای مقابله با چالشهای رسانهای در زمان بحران هستیم.»
او با ارزیابی عملکرد رسانههای رسمی در پوشش حادثه بندرعباس افزود: «ما همچنان در جایگاه روایتگر نخست قرار نداریم و کماکان شبکههای اجتماعی و شهروند-خبرنگاران، به ویژه در ساعات اولیه، منبع اصلی و سریعترین منتشرکنندگان اخبار بودند. حتی صداوسیمای ما نیز، متاسفانه و طبق روال اغلب مواقع، از این قافله عقب ماند.»

شکریخانقاه با تاکید بر اهمیت سرعت و صحت در اطلاعرسانی بحران، درباره عملکرد خبرگزاریها گفت: «ما مرجعیت رسانهای خود را در زمان بحران از دست دادهایم. مشخص نیست چه بر سر خبرگزاریهای ما آمده است. زمانی برای خبرگزاریها، ثانیهها در انتشار خبر اول اهمیت داشت و آنها تلاش میکردند تا به سرعت روایتگر نخستین خبر باشند. اما اکنون، خبرگزاریهای ما حتی ساعتها از شهروند-خبرنگاران و رسانههای غیررسمی عقبتر هستند و عملاً از ایفای نقش روایتگر اول غفلت میکنند. این امر منجر به آن خواهد شد که وقتی ما سکوت میکنیم و روایتی ارائه نمیدهیم، دیگران برای ما روایتسازی خواهند کرد؛ به ویژه دشمنان ما، رسانههای خارجی و آن دسته از رسانههایی که به طور مداوم به مسائل دامن میزنند.»
این مدرس ارتباطات با انتقاد از عدم درسآموزی ستاد مدیریت بحران از حوادث گذشته تصریح کرد: «با وجود بحرانهای متعددی که پیش از این تجربه کردهایم، متاسفانه شاهد یک روند رو به جلو و بهبود چشمگیر در پوشش اخبار بحران نیستیم. ستاد مدیریت بحران ما هنوز از اشتباهات و نقاط ضعف مدیریت رسانهای در بحرانهای قبلی درس نگرفته است. دلیل این امر، عدم حضور مشاوران صالح، کارآمد، توانمند و متخصص در حوزه رسانه، ارتباطات و روابط عمومی در کنار این ستاد است. در واقع، بُعد امنیتی و حفاظتی ستاد مدیریت بحران بر بُعد رسانهای و افکار عمومی غلبه دارد و این یک خطر جدی است؛ چرا که در جنگ رسانهای، ابعاد امنیتی ما باید توسط کارشناسان رسانه و ارتباطات تعریف و هدایت شود.»
شکریخانقاه با اشاره به ضعف رسانههای داخلی در عنصر روایتگری گفت: «اگر ارکان اصلی رسانه را صحت، دقت و سرعت بدانیم، ما در بحث سرعت کمکاری کردیم و در ادامه این سرعت، باید قدرت تحلیلگری و ارائه روایتهای عمیق و جامع را نیز افزایش میدادیم.»
او در خصوص راهکارهای دستیابی رسانهها به جایگاه روایت اول در بحرانها اظهار داشت: «در زمان بحران، اخبار جعلی و فیکنیوزها به سرعت منتشر میشوند و خبرهایی بدون تایید یا تکذیب رسمی در فضای مجازی دست به دست میگردند. در این میان، خبرگزاریها و گزارشگران رسمی ما باید به عمق ماجرا نفوذ کرده و روایتهای دقیق و موثق ارائه دهند. در گذشته، با وقوع هر بحرانی در کشور، خبرگزاریها بلافاصله گزارشگران خود را به محل اعزام میکردند. اما اکنون، تعداد کمی از خبرگزاریهای ما چنین اقدامی انجام میدهند و اغلب آنها نیز از راه دور و مانند گزارشگران رسانههای خارجی، اخبار را گلچین کرده و از زاویه دید خودشان منتشر میکنند. در حالی که اگر خبر جعلی منتشر شد، رسانههای رسمی باید به سرعت وارد عمل شده و با ارائه اطلاعات صحیح و دقیق، تکلیف این اخبار را روشن کنند. متاسفانه ما فاقد چنین سازوکاری هستیم و در نتیجه، مردم در میان انبوه اطلاعات نادرست سردرگم میشوند؛ زیرا یک رسانه نگار تحقیقی، رسمی، معتبر و مرجع که حرف اول و آخر را در حوزه رسانه بزند، وجود ندارد.»
شکریخانقاه در پاسخ به راهکارهای مقابله با فیکنیوزها پیشنهاد داد: «باید با جسارت، قاطعیت و شجاعت اخبار جعلی را بازنشر داد اما با مُهر «غلط»؛ به این معنا که تمام رسانههای رسمی باید یک لوگوی مشخص با عنوان «غلط» داشته باشند و همان خبر فیک را با این لوگو منتشر کرده و در ادامه، توضیحات لازم درباره نادرستی آن خبر را ارائه دهند.»