متهم پرونده سرقت خشن از زنی که کودکی را در آغوش داشت، پس از دستگیری توسط پلیس آگاهی تهران، برای بازسازی صحنه جرم به محل وقوع حادثه بازگردانده شد. این زورگیری چند روز پیش با انتشار فیلم آن در فضای مجازی، موجی از نگرانی را در بین شهروندان به ویژه مادران برانگیخته بود.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت روز گذشته از دستگیری دو سارق سابقه‌دار خبر داد که با موتورسیکلت به یک زن حامل کودک حمله کرده و پس از ربودن تلفن همراه وی، مادر و فرزند را بر زمین انداخته بودند. در جریان بازرسی از مخفیگاه این متهمان، ادوات سرقت نیز کشف شده و آن‌ها به چندین فقره سرقت دیگر نیز اعتراف کرده‌اند. همچنین، مالخر اموال مسروقه نیز شناسایی شده و انتظار می‌رود اشد مجازات برای این افراد در نظر گرفته شود.
روایت قربانی از لحظه سرقت:
زن جوان قربانی این سرقت خشونت‌آمیز، در حالی که دختر دوساله‌اش را بار دیگر در آغوش داشت، درباره روز حادثه گفت: حوالی عید فطر بود و ما قصد داشتیم به همراه همسرم و فرزندان برای خرید به بازار برویم. موتور همسرم نزد برادرش بود و در نزدیکی بازار گل پارک شده بود. همسرم از من خواست بیرون بازار منتظر بمانم تا موتور را بیاورد.
وی افزود: من دخترم را بغل کرده بودم و حدود بیست متر آن طرف‌تر منتظر همسرم بودم که ناگهان یک موتورسیکلت نزدیک من توقف کرد و مردی از آن پیاده شد و به طرفم حمله کرد.
این شاکی ادامه داد: او قصد داشت تلفن همراهم را بگیرد. ابتدا موفق نشد، چون من محکم گوشی‌ام را گرفته بودم، اما بار دوم آنقدر محکم تلفنم را کشید که من و دخترم روی زمین افتادیم و او به سرعت فرار کرد.
این زن که به گفته خودش پس از آن روز از ترس از خانه خارج نمی‌شود و حتی با صدای بلند در نیز دچار ترس و اضطراب می‌شود، افزود: دست و پاهایم از آن روز کبود است و سر دخترم نیز آسیب دید. گوشی من بسیار معمولی و ارزان قیمت بود و اصلا تصور نمی‌کردم به خاطر آن مورد حمله قرار بگیرم. از پلیس تشکر می‌کنم که به سرعت این سارقان را دستگیر کردند و امیدوارم کابوس‌هایم به پایان برسد.
اعترافات سارق: کودک را ندیدم، گوشی را ارزان فروختم:
این سارق ۳۱ ساله که دارای سوابق کیفری متعدد است، در اعترافات خود گفت: به تازگی پس از شش ماه از زندان آزاد شده بودم و به دلیل اعتیاد به مورفین به کمپ ترک اعتیاد رفتم. پس از شش ماه، در تاریخ ۲۵ اسفند از کمپ خارج شدم و دوباره سرقت‌هایم را آغاز کردم. همدستم نیز دوست دوران کودکی‌ام است و با موتورش به سرقت می‌رفتیم.
وی افزود: روز حادثه این زن را در یک خیابان خلوت دیدم و چون تلفن همراه در دست داشت، فکر کردم سوژه مناسبی است. چند دقیقه‌ای او را زیر نظر گرفتیم و سپس در فرصتی مناسب به او حمله کردم.
این سارق در پاسخ به سوالی درباره بی‌توجهی به کودک در آغوش مادر گفت: من در ابتدا اصلاً متوجه کودکی نشدم، اما واقعاً به این فکر نکردم که ممکن است بچه آسیب ببیند یا نه و اشتباه کردم.
وی اعتراف کرد که تلفن همراه این زن را به قیمت یک میلیون تومان به یک مالخر فروخته است و اکنون به خاطر همین مبلغ ناچیز گرفتار شده است.
جدیدترین اخبار ایران و جهان در پارسی خبر