دولت به جای دستاوردسازی فانتزی به اولویتهای مردم بپردازد
دولت در فضایی مملو از تبلیغات رسانهای، تلاش میکند دستاوردهای خود را بزرگنمایی کند. این رویکرد، یادآور شیوههای گذشته در ارائه دستاوردهای کاذب است؛ مانند فضاسازی پیرامون برجام که بعدها توسط مسئولان وقت “تقریباً هیچ” خوانده شد. تصویرسازیهای رسانهای از مسئولان، همچون مقایسه شخصیتی با قهرمانان ملی، نیز نمونهای از این رویکرد است. اوج این تبلیغات را میتوان در واکنشهای به رفع فیلترینگ برخی اپلیکیشنها مشاهده کرد. رئیس شورای اطلاعرسانی دولت، با ادبیاتی حماسی، از این رویداد بهعنوان پیروزی بزرگ یاد کرده است. این در حالی است که نظرسنجیها نشان میدهد تنها بخش کوچکی از جامعه از این اپلیکیشنها استفاده میکردند.
برخی از حامیان دولت نیز این دستاورد را ناچیز میدانند، اما انتقادات مخالفان، باعث شادمانی و تبلیغ این موضوع در فضای مجازی توسط برخی شده است؛ گویا منافع مردم در اولویت دوم قرار دارد. این رویکرد جناحی در واکنش به انتقادات درباره بیدستاورد بودن دولت نیز مشهود است. حتی مخالفان دولت نیز به جای مخالفت با سیاستهای دولت، به ایجاد دوقطبی در جامعه میپردازند.
در پنج ماه گذشته، تیم تبلیغاتی دولت تلاش زیادی برای ایجاد فضای مثبت برای دولت صرف کرده است. این تلاشها عمدتاً در فضای مجازی و بر روی قشر مرفه متمرکز بوده است. مواردی مانند ثبت گوشیهای آیفون یا واردات بنزین سوپر، بهعنوان دستاوردهای بزرگ مطرح شدهاند؛ مواردی که برای قشر متوسط و کمتر برخوردار جامعه اهمیت کمتری دارد. افزایش قیمت این کالاها پس از این تبلیغات، موضوع دیگری است که باید به آن توجه کرد.
انتصاب استانداران از اقوام مختلف یا حضور چند زن در کابینه نیز به عنوان دستاورد مطرح شدهاند؛ مواردی که در دولتهای گذشته نیز وجود داشته است. حتی عذرخواهی رئیسجمهور بابت قطع برق و آلودگی هوا نیز به عنوان یک دستاورد بیسابقه تبلیغ شده است. این در حالی است که مشکلات اقتصادی مردم بهعنوان مهمترین دغدغه آنها به فراموشی سپرده شده است.
این نوع تبلیغات سه نقطه منفی را نشان میدهد: اول، تلاش برای دستاوردفروشی بهجای ارائه دستاورد واقعی؛ دوم، عدم توجه به دغدغههای مردم؛ و سوم، نمایشی بودن اقدامات دولت. با این شیوه، مشخص نیست دولت چه دستاورد واقعی برای مردم خواهد داشت.